به تو عادت كرده بودم
اي به من نزديك تر از من
اي حضورم از تو تازه
اي نگاهم از تو روشن
به تو عادت كرده بودم
مثل گلبرگي به شبنم
مثل عاشقي به غربت
مثل مجروحي به مرهم
لحظه در لحظه عذابه
لحظه هاي من بي تو
تجربه كردن مرگه
زندگي كردن بي تو
من كه در گريزم از من
به تو عادت كرده بودم
از سكوت و گريه شب
به تو حجرت كرده بودم
با گل و سنگ و ستاره
از تو صحبت كرده بودم
خلوت خاطره هامو
با تو قسمت كرده بودم
خونه لبريز سكوته
خونه از خاطره خالي
من پر از ميل زوالم
عشق من تو در چه حالي
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
***با ما معني عشق رو تجربه كنيد!!! ***يه عشـــــق،يه زنــــــــدگي......... تاریخ تولد سایت:1393/4/26
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت